توماس مان (Thomas E.Mann) جمله بسیار زیبایی دارد که ممکن است در نگاه اول کمی عجیب یا بی معنا به نظر برسد اما در باطن مفهومی بسیار عمیق و زیبا را در خود دارد:
A balanced treatment of an imbalanced phenomenon distorts reality
متعادل جلوه دادن یک پدیده نامتعادل واقعیت را مخدوش می کند
اما این جمله چه مفهومی اشاره دارد؟ این جمله در واقع به مغالطه مشهور و پرکاربرد False Balance که می توان آن را به تعادل کاذب ترجمه کرد اشاره دارد (این ترجمه من است و ممکن است ترجمه های بهتری امکان پذیر باشد). تعادل کاذب مغالطه ای است که در آن فرد مغالطه گر پدیده ای را متعادل جلوه می دهد در حالی که این تعادل در واقعیت وجود ندارد. برای مثال فرض کنید ۱۰۰ دانشمند داریم. از این ۱۰۰ نفر ۹۷ نفر معتقدند پدیده گرمایش هوا به علت گازهای گلخانه ای است و شواهد خوبی هم برای اثبات ادعای خود دارند. ۳ نفر هم ادعا دارند این پدیده دلایل دیگری دارد اما نه دلیل خوبی دارند و نه اثباتی برای ادعاهایشان. حال اگر روزنامه نگار یا خبرنگار در گزارش خود بیان کند: برخی از دانشمندان براین باورند که گرمایش هوا به علت گازهای گلخانه ای است و برخی دیگر نظراتی برخلاف این عده دارند؛ دچار مغالطه تعادل کاذب شده است. در این مثال نویسنده با ساختار جمله اش پدیده ای که در واقعیت نسبتی ۹۷ به ۳ دارد را متعادل جلوه داده! در این جا نویسنده هیچ اشاره ای به شواهد موجود نکرده است و به همین دلیل واقعیت را مخدوش ساخته. این مغالطه در اخبار، رسانه ها و محافل سیاسی به کرات استفاده می شود؛ البته در بسیاری از شرایط این استفاده عمدی نیست.
این بار که مطلبی را می خوانید از خود سوال کنید چه شواهدی برای صحبت های طرف ها وجود دارد؟ آیا شواهد متعادلند یا …