همه‌ی نوشته‌های غلامرضا صابری تبریزی

پاسخ سوال دوستان

دوست عزیزی به نام تارا (tara) چند سوال پرسیده بودند که در این پست سعی کرده ام به آنها پاسخ دهم.

ابتدا جا داره که از ایشان بابت تعاریفشون سپاسگزاری کنم. امیدوارم همیشه بتوانم ترجمه ها و کتب خوبی ارائه بدم تا دوستان بتوانند از اون ها نهایت استفاده را ببرند.

اما پاسخ به سوالات:

۱- چرا کتاب پایتون رو به همراه یکی از دوستانم ترجمه کردم؟ مگر یک کتاب ۲۰۰ صفحه ای از نظر ترجمه سنگینه که باید دو نفر بر روی اون کار کنند؟

پاسخ:  باید عرض کنم که خیر از نظر ترجمه ۲۰۰ صفحه متن طویلی به حساب نمی آید. هدف من از این کار بیشتر کسب تجربه در زمینه ترجمه تیمی متون تخصصی بود. چون می خواستم بررسی کنم آیا ترجمه کتبی با حجم مثلا ۱۰۰۰ صفحه به صورت تیمی ممکن است یا خیر و اگر ممکن باشد کیفیت کار نهایی به چه صورتی خواهد بود.

۲-  آیا ترجمه تیمی باعث نمی شه کیفیت کار پایین بیاد؟

پاسخ: خیر، بنده، تیم نمونه خوانی و تیم ویراستاری بارها و بارها کتاب رو مطالعه می کنیم تا از بالا بودن کیفیت اون اطمینان حاصل کنیم. به علاوه من خودم تا به حال حداقل ۶ بار کتاب رو از ابتدا تا انتها خواندم تا مطمئن بشم کتاب از کیفیت لازم برخوارداره و یکی از دلایل تاخیر در چاپ کتاب هم همینه. چون تا متن مربوطه از کیفیت لازم برخوردار نباشه به نظر من چاپ اون فایده ای نداره. پس از این نظر بهتون اطمینان می دهم.

۳- کتاب کی چاپ می شه؟

انشالله در چند ماه آینده کتاب در اختیارتون قرار خواهد گرفت.

شعری زیبا از ادگار آلن پو

Take this kiss upon the brow!
And, in parting from you now,
Thus much let me avow-
You are not wrong, who deem
That my days have been a dream;
Yet if hope has flown away
In a night, or in a day,
In a vision, or in none,
Is it therefore the less gone?
All that we see or seem
Is but a dream within a dream.

I stand amid the roar
Of a surf-tormented shore,
And I hold within my hand
Grains of the golden sand-
How few! yet how they creep
Through my fingers to the deep,
While I weep- while I weep!
O God! can I not grasp
Them with a tighter clasp?
O God! can I not save
One from the pitiless wave?
Is all that we see or seem
But a dream within a dream

اندرباب استخدام برنامه نویس و پاسخ دوستان

سلام بر همگی؛ دوست عزیزی به نام مرتضی در قسمت نظرات سوالی پرسیده بودند در مورد آگهی های استخدام برخی شرکت ها در زمینه جذب برنامه نویس و اینکه آیا شرکتی که خودش به خودش می گه معتبر آیا معتبره!!؟

در پاسخ باید عرض کنم که متاسفانه یا خوشبختانه چاپ آگهی نیاز به هیچ نوع مجوزی نداره حتی ساخت و پخش آگهی های تلویزیونی هم اینطوره و هیچ گونه بررسی  از سمت ارگان و نهاد منتشر کننده آگهی برای بررسی صحت ادعاهای شرکت یا شخص حقیقی آگهی دهنده انجام نمی شه؛ بارز ترین نمونه این امر تبلیغات کرم حلزون هست که از رسانه ملی ما بارها و بارها پخش شد و در نهایت دیدیم که دروغ بزرگی بیش نبوده. پس می تونم بگم که خیلی نمیشه به ادعاهایی که در آگهی ها می شه اعتماد کرد و اونها رو جدی گرفت. در واقع:

شنیدن کی بود مانند دیدن

اگر واقعا به دنبال حقیقت هستید راهی جز مراجعه حضوری و تحمل مصاحبه های طولانی و بی مورد بسیاری از شرکت ها ندارید. البته این هم به نوبه خودش خالی از لطف نیست چون باعث می شه با نیازهای بازار بیشتر آشنا بشین؛ در این بین به عجایبی هم بر خواهید خورد؛ مثلا میبینید افرادی هستند که ادعاهای بسیار دارند و در عمل هیچند؛ در ضمن با فرهنگ و قانون برده داری مدرن برخی شرکت های نرم افزاری، ساعات کاری عجیب برخی از اونها (مثلا ۷.۳۰ صبح تا ۷.۳۰ بعد از ظهر) آشنا می شین؛ انسان نماهای عجیبی رو خواهید دید که بعضی از اونها فکر می کنند استیو جابزن بعضی دیگه فکر می کنن بیل گیتس هستند!!!

مسلما موارد فوق قسمت خالی لیوان رو پوشش می داد!!! چون انجام هر کاری مزایا و معایب خاص خودش رو داره.

در کل بهتون پیشنهاد می کنم حضورا مراجعه کنید. حتی اگر جویای کار نیستید مراجعه حضوری روش جالبی برای بررسی نیازمندیهای بازاره و خوب تجربه خوبی برای سنجش خودتون در برابر سوالات گاها عجیب مصاحبه کننده هاست.

امیدوارم موفق و موید و پیروز باشید.

معرفی کتاب

در دوره کارشناسی کامپیوتر درسی وجود داره به نام نظریه زبان و ماشین یا Formal Languages and Automata. این درس که خیلی هم مورد علاقه دانشجویان نیست و اغلب اساتید هم در پیچوندن و کم کاری در تدریس اون کم نمی گذارند در واقع یکی از پیش نیازهای درس کامپایلر بوده و به علاوه شالوده درک بهتر زبان های برنامه نویسی است. متاسفانه با وجود مطالعات بسیار من خودم هم درک درستی از بسیاری از مفاهیم این درس ندارم و نداشته ام. اما چند ماه پیش به کتابی برخوردم درباره دستور زبان که مطالعه اون موجب شد برخی از ابهاماتی که در زمینه نظریه زبان داشتم رفع بشه. در واقع زبان های صوری (Formal Languages) خود از روی زبان های طبیعی ایجاد شده اند. به نوعی مطالعه دستو زبان های طبیعی منجر به توانایی درک بیشتر بشر از زبان شده که نتیجه آن تولید زبان های صوری و نظریه زبان های صوری و روش های توصیف گرامر این زبان ها شده است.

کتابی که می خوام در این زمینه به شما معرفی کنم Grammar as a Science نام داره و نوشته Richard Larson هست. متن کتاب بسیار ساده است و برای مطالعه اون نیاز به آگاهی از مطلب خاصی ندارید. عکس جلد کتاب:

امیدوارم مورد استفاده قرار بگیره.

اندرباب دشواری های ترجمه تخصصی

چند روزی بود مدام فکر می کردم دو تا کلمه رو در یک متن چگونه ترجمه کنم که مفهوم و معنای مورد نظر نویسنده رو برسونند. این دو کلمه Fruitful  و Void بودند که در زمینه توصیف توابع مورد استفاده قرار گرفته بودند. نویسنده به توابعی که مقداری رو به فراخوان بار می گردانند اصطلاحا Fruitful Function  و به توابعی که مقداری رو باز نمی گردانند Void Function می گه. خیلی فکر کردم که این کلمات رو چگونه می توان ترجمه کرد که خواننده گمراه نشه. در نهایت بهتر دیدم که از کلماتی برای ترجمه استفاده کنم که در زبان فارسی عینا مقابل و مخالف یکدیگر باشند تا خواننده بتواند اونها رو به سادگی به خاطر بسپاره. اکا کلمات چی باشند بهتره؟؟
بعد از کلی فکر و جستجو به این نتیجه رسیدم که بهتره Fruitful Functions رو به “توابع ثمربخش” و Void Functions را به “توابع بی ثمر” ترجمه کنم و در پاورقی هم برای خواننده کنجکاو توضیح بدم که: “منظور از ‘توابع بی ثمر’ این نیست که این توابع هیچ کاری انجام نمی دهند بلکه اونها مقداری رو به عنوان نتیجه به فراخوان باز نمی گردانند.”.
در نهایت بعد از چند روز کمی احساس آرامش می کنم و فکر می کنم با این تفاسیر مفهوم نویسنده به طور کامل منتقل می شه!!!
در نهایت گفتم حاصل ترجمه رو در اینجا بنویسم تا اگر شخص دیگری به دنبال ترجمه این کلمات می گشت بتونه اون رو پیدا کنه.

موفق و موید و پیروز باشید.

شعری از سید مهدی موسوی

نگاه می کنم از غم به غم که بیشتر است
به خیسی چمدانی که عازم سفر است
من از نگاه کلاغی که رفت فهمیدم
که سرنوشت درختان باغمان تبر است
به کودکانه ترین خواب های توی تنت
به عشقبازی من با ادامه ی بدنت
به هر رگی که زدی و زدم به حسّ جنون
به بچّه ای که توام! در میان جاری خون
به آخرین فریادی که توی حنجره است
صدای پای تگرگی که پشت پنجره است
به خواب رفتن تو روی تخت یک نفره
به خوردن ِ دمپایی بر آخرین حشره
به «هرگز»ت که سؤالی شد و نوشت: «کدام؟»
به دست های تو در آخرین تشنّج هام
به گریه کردن یک مرد آنور ِ گوشی
به شعر خواندن ِ تا صبح بی هم آغوشی
به بوسه های تو در خواب احتمالی من
به فیلم های ندیده، به مبل خالی من
به لذّت رؤیایت که بر تن ِ کفی ام…
به خستگی تو از حرف های فلسفی ام
به گریه در وسط ِ شعرهایی از «سعدی»
به چای خوردن تو پیش آدم بعدی
قسم به اینهمه که در سَرم مُدام شده
قسم به من! به همین شاعر تمام شده
قسم به این شب و این شعرهای خط خطی ام
دوباره برمی گردم به شهر لعنتی ام
به بحث علمی بی مزّه ام در ِ گوشت
دوباره برمی گردم به امن ِ آغوشت
به آخرین رؤیامان، به قبل کابوس ِ …
دوباره برمی گردم، به آخرین بوسه

پاسخ سوال اندروید (Android)

یکی از دوستان به نام خانم هانیه در مورد برنامه نویسی برای اندروید و بازار کار اون سوالی مطرح کرده بودند. در پاسخ باید عرض کنم که برنامه نویسی برای اندروید از اونجاییکه این سیستم عامل تقیبا جدید هست (اولین گوشی اندروید در سال ۲۰۰۸ به بازار ارائه شد)؛ در ایران تقریبا نوپا به حساب میاد. البته افراد زیادی در حال حاضر به برنامه نویسی برای این سیستم عامل مشغولند اما خوب تجربه بالا و دانش عمیق در این باره هنوز وجود نداره. بنابراین می توان گفت که بله بازار کار این سیستم عامل هنوز اشباع نشده. منابع زیادی برای برنامه نویسی در این محیط وجود داره که می تونید برای شروع از اونها استفاده کنید.
برنامه های کاربردی در این سیستم عامل با استفاده از Google SDK  نوشته می شه و مدل برنامه نویسی اون به شدت مبتنی بر CBSE  یا مهندسی نرم افزار مبتنی بر پیکرپارها یا مولفه ها است. برنامه نویسی در این سیستم عامل بسیار ساده و مفرح است. البته تغییراتی که سازندگان موبایل ها در این سیستم عامل می دهند باعث می شه اگر بخواین برنامه تان در گوشی های مختلف اجرا بشه کمی به زحمت بیفتین (برای مثالی در این زمینه می تونید تفاوت مرورگرهای مختلف رو در نظر بگیرین).

در کل اگر می خواین شروع کنید الان وقت خوبیه چون نسخه های جدید تر این سیستم عامل نسبت به نسخه های قبلی ایرادات کمتری دارند و به علاوه پس از گذشت حدودا ۵ سال این سیستم عامل به بلوغی نسبی رسیده.

موفق و موید و پیروز باشین.

حافظ

ما درس سحر در ره میخانه نهادیم
محصول دعا در ره جانانه نهادیم
در خرمن صد زاهد عاقل زند آتش
این داغ که ما بر دل دیوانه نهادیم
سلطان ازل گنج غم عشق به ما داد
تا روی در این منزل ویرانه نهادیم
در دل ندهم ره پس از این مهر بتان را
مهر لب او بر در این خانه نهادیم
در خرقه از این بیش منافق نتوان بود
بنیاد از این شیوه رندانه نهادیم
چون می‌رود این کشتی سرگشته که آخر
جان در سر آن گوهر یک دانه نهادیم
المنه لله که چو ما بی‌دل و دین بود
آن را که لقب عاقل و فرزانه نهادیم
قانع به خیالی ز تو بودیم چو حافظ
یا رب چه گداهمت و بیگانه نهادیم

کتاب جدید (تفکر پایتونی)

با سلام خدمت تمامی دوستان عزیزم؛ امیدوارم حال همتون خوب باشه و اوقات خوشی رو بگذرونید. خیلی وقت بود که به دلیل مشغله های کاری و درسی فراوان  نمی تونستم براتون مطلبی بنویسم اما امروز، بعد از گذشت زمانی بس طولانی فرصت نوشتن پیدا کردم.

همیشه دوست داشتم کتابی ترجمه کنم که افرادی که به تازگی می خوان وارد دنیای برنامه نویسی بشن بتوانند از اون استفاده کنند. اما هیچ گاه کتاب خوبی پیدا نمی کردم که بتونه لغات و کلمات تخصصی رو به همراه مفاهیم اصلی به خواننده منتقل کنه.  اکثر کتب موجود بیشتر خواننده رو درگیر نحو یک زبان خاص می کنند تا مفاهیم کلی و این باعث می شه مخاطب گیج بشه. تا اینکه چند وقت پیش کتابی رو پیدا کردم به نام Think Python نوشته آلن داونی. این کتاب با استفاده از زبان برنامه نویسی پایتون به بررسی مفاهیم اصلی علوم کامپیوتر و حتی چگونگی اشکال زدایی برنامه ها می پردازه!!! به علاوه تعداد صفحات اون بسیار کمه حدودا ۲۰۰ صفحه. از این رو تمامی وقت آزاد خودم رو برای ترجمه این کتاب گذاشتم؛ البته دوست عزیزی هم برای ترجمه کتاب به من کمک کرد. خلاصه توی این مدت تمامی وقت آزادی که داشتیم (من و دوست و همکار مترجمم) رو روی ترجمه این کتاب گذاشتیم و خدا رو شکر تونستیم به اتمام برسونیمش. کتاب به زودی توسط نشر دانشگاهی کیان به بازار عرضه می شه.

امیدوارم این کتاب نقطه شروعی باشه برای تمامی علاقه مندان به برنامه نویسی در ایران.

موفق و موید و پیروز باشین.

در پناه حق.