بایگانی برچسب: s

آیا هر حقیقتی را باید گفت؟

quote-out-of-context

هر حقیقتی را نباید گفت! این جمله را دیروز یکی از دوستان به عنوان دفاعیه (یا هر عنوان دیگری) در جلسه مطرح کرد. و از آنجا که جمع کثیری از گویشوران زبان فارسی عاشق جملات زیبا هستند از آن تبعیت کردند. اما آیا هر حقیقتی را نباید گفت؟
برای پاسخ به این سوال، ابتدا باید گروهی از مغالطه های منطقی را بررسی کنیم. به این گروه اصطلاحا مغالطه های نقل قول خارج از بافت (Out of context quoting) گفته می شود. نقل قول خارج از بافت مغالطه ای غیر رسمی (غیر صوری) و نوعی نسبت دادن غلط است که در آن، متنی از بافتش جدا می شود به طوریکه معنای اصلی آن (معنای مورد نظر نویسنده) مخدوش شود. عموما این مغالطه به عمد استفاده می شود یعنی گوینده کاملا از مغالطه آگاه است. البته استفاده غیرعمد هم ممکن است به خصوص اگر گوینده در فهم معنای جمله دچار سوء تفاهم شده باشد.
مغالطه های نقل قول خارج از بافت عموما دو صورت کلی دارند:

  1. حالت اول بیشتر در محافل سیاسی استفاده می شود و در آن رقیب یک سیاستمدار سخنان دیگری را خارج از بافت نقل می کند
  2. حالت دوم نوعی نسبت دادن غلط است و در آن گوینده از شخصی معتبر سخنی نقل می کند (بیرون از بافت آن سخن) و از آن به عنوان گواهی بر حقانیت خود استفاده می کند

وقتی در مورد اشتباه کسی شواهد مستقیم وجود دارد (قدرتمندترین و محکمه پسند ترین نوع شواهد) آنگاه چرا هر حقیقتی را نباید گفت؟ آیا بافت این جمله چنین است یا منظور نویسنده چیز دیگری بوده. به نظرم حقایق را باید گفت و پذیرفت. شانه خالی کردن از بیان حقایق با مغالطه نقل قول خارج از بافت به بهانه سیاست (و با ساده لوح فرض کردن دیگران که خود مغالطه ای دیگر است) ممکن است تا مدت ها ما را به سمت جلو حرکت دهد اما هیچ چیز همیشگی نیست. حتی پس از تاریکترین شب ها هم خورشید طلوع می کند…

آشفته بازار

در این آشفته بازار گاها با حرف های عجیبی مواجه میشم. امروز اتفاق خیلی جالبی برام افتاد که احتمالا هر روز برای خیلی ها پیش میاد و اکثر افراد بی تفاوت از کنار اون رد میشن. امروز طی صحبتی که با مسئول امور انسانی (به این امور انسانی دقت کنید) شرکتی داشتم با درخواست غیر عادی در مورد مجموعه ای از مدارک مواجه شدم. برام خیلی عجیب بود که چرا باید چنین مدارکی رو ارائه بدم. جویای مسئله شدم و از مسئول مربوطه پرسیدم چرا باید چنین مدارکی رو ارائه بدم. مسئول مربوطه در عین بی مسئولیتی و به گونه ای طوطی وار بهم گفت که قانونه و چون همه این کار رو می کنند شما هم باید این کار رو انجام بدین! خلاصه اینکه پیگیر مسئله شدم و با مدیر عامل در این زمینه صحبت کردم و جالب تر اینکه خود مدیر عامل اطلاعی در مورد علت دریافت برخی از این مدارک نداشت!!!

واقعا ناراحت کنندست که مدیر یک سیستم از چگونگی کارکرد اون سیستم ناآگاهه و تنها منطقش برای قانع کردن سایرین جمله ایست مانند: “قانونه و همه این کار رو انجام می دهند”؛ غافل از اینکه بسیاری افراد (که تعدادشون در مقایسه با “همه” مدیر عزیز ما خیلی بیشتره) اعتقاد دارند که بابانوئل وجود داره و با این تفسیر ما هم باید تایید کنیم. این روزها آدم های عجیبی می بینم که واقعا نمی تونم بفهمم بر اساس چه قاعده و اصولی زندگی و کار می کنند. کسانی که از کلمه قانون برای رسیدن به منافع شخصی خودشون استفاده می کنند. کسانی که قانونشون سخت و استوار و بر مبنای عدالت و اصول نیست و بلعکس کاملا انعطاف پذیره و همه جا می توانند اون رو به نفع خودشون خم کنند. و چه بسیار افرادی که کورکورانه به درخواست های چنین افرادی تن می دهند و این “همه” مطیع این دست افراد رو میسازند که در نهایت به ضرر خودشون و جامعشون تموم میشه.