بایگانی برچسب: s

هشت اشتباه که باعث از دست دادن کارمندان خوب می شود

هافینگتون پست  مطلب بسیار جالبی با عنوان هشت اشتباه مدیریتی که باعث از دست دادن کارمندان خوب می شود منتشر کرده. این مطلب به نظرم جالب آمد و برای همین ترجمه اون رو در ادامه آوردم. امیدوارم مورد استفادتون قرار بگیره.

نگه داشتن کارمندان خوب در شرکت ها کار سختی است (اگر چه نباید چنین باشد). وقتی (به عنوان مدیر یک کمپانی) اشتباهی مرتکب می شوید،  اولین کسانی که از دست می دهید بهترین کارمندانتان هستند، چون بیشترین انتخاب را دارند.
اگر نتوانید بهترین کارمندانتان را دلگرم و درگیر کار نگه دارید، آنها را از دست خواهید داد. اگرچه درک این جمله ساده به نظر می رسد، در واقع چنین نیست! طبق نظرسنجی که CEB انجام داده، یک سوم کارمندان خوب شرکت های مختلف نسبت به کار و کارفرمای خود دلسرد هستند و دنبال یک شغل جدید می گردند.
از دست دادن کارمندان خوب یکباره اتفاق نمی افتد. علاقه به کار در آنها به مرور از دست می رود. مایکل کیبلر که زمان زیادی را صرف مطالعه این پدیده کرده، آن را خاموش شدن می نامد. مثل ستاره های در حال مرگ که به مرور نور خود را از دست می دهند، کارمندان خوب هم عطش و علاقه خود به کار را به مرور از دست می دهند. کیبلر می گوید: “در این حالت به نظر می رسد همه چیز خوب است. کارمندان ساعات زیادی را صرف کار می کنند، در کارهای تیمی مشارکت می کنند و کارهایشان را به خوبی انجام می دهند. اما در واقع دارند در سکوت از پای در می آیند و نتیجه واضح این امر دلسرد شدن است”. برای پیش گیری از خاموش شدن کمپانی ها و مدیران باید بدانند اعمال و تصمیماتشان چگونه بر این امر تاثیر می گذارد. در ادامه برخی از اموری که باعث دلسرد شدن کارمندان خوب می شود و باید از انجام آنها پرهیز کرد را آورده ایم:

  1. آنها قوانین احمقانه زیادی وضع می کنند: همه می دانیم که شرکت ها و کمپانی ها باید قانون مند باشند. اما این قوانین نباید سرسری وضع شوند. حتی وضع تعداد اندکی قانون غیرضروری و اضافه می تواند به شدت باعث ناراحتی افراد شود. وقتی کارمندان خوب احساس کنند همه چیز تحت نظر است و برادر بزرگ همه رفتار و اعمال آنها را مثل یک جاسوس تحت نظر دارد مکان دیگری برای کار پیدا خواهند کرد.
  2. آنها با همه یکسان برخورد می کنند: اگرچه این رفتار با بچه مدرسه ای ها به خوبی جواب می دهد، محیط کار متفاوت است. اگر با همه یکسان برخورد کنید بهترین کارمندانتان فکر می کنند کار کردن اهمیتی ندارد. چون به هر حال چه کار کنند و چه کاری انجام ندهند برخورد شما با آنها یکسان خواهد بود.
  3. کارایی ضعیف برای آنها قابل قبول است:  می گویند در گروه های جاز، گروه به خوبی بدترین نوازنده است. مهم نیست بعضی از اعضا چقدر خوب هستند همه صدای ساز بدترین نوازنده را میشنوند. در شرکت ها هم چنین است. اگر اجازه دهید پیوندهای ضعیف بدون هیچ پیامدی باقی بمانند، همه تیم را باخود پایین می کشند.
  4. آنها به نتایج اهمیت نمی دهند: ممکن است اثر نوازش را دست کم بگیرید، به خصوص در مورد بهترین کارمندانتان که انگیزه ذاتی و غریزی دارند. همه تشویق شدن را دوست دارند، به خصوص کسانی که به سختی کار می کنند و تمام تلاششان را انجام می دهند. پاداش دادن به دست آوردهای افراد نشان می دهد شما به کارهای آنها توجه دارید. مدیران باید با افراد در ارتباط باشند تا بدانند چه چیزهایی آنها را خرسند می کند و برای کارهایی که انجام می دهند به آنها پاداش دهند.
  5. آنها به افراد اهمیت نمی دهند: بیش از نیمی از کسانی که کار خود را رها می کنند، این کار را به خاطر رابطه با مدیرشان انجام می دهند. شرکت های موفق سعی می کنند مدیرانشان را طوری تربیت کنند که بین انسان بودن و حرفه ای بودن متعادل باشند. یعنی مدیرانی که از پیشرفت کارمندانشان خرسند می شوند، در دوران دشواری و سختی با کارمندان همدردی می کنند و آنها را به چالش می کشند. مدیرانی که چنین نیستند نیروهای زیادی را از دست می دهند. هشت ساعت (یا بیشتر) کار در روز با کسی که خود درگیر کار نیست و به چیزی به جز خروجی اهمیت نمی دهد غیر ممکن است!
  6. آنها تصویر بزرگ را به شما نشان نمی دهند: ممکن است فکر کنید تخصیص کارها به کارمندان و پیش روی روشی موثر برای مدیریت است. اما اگر تصویر بزرگ (دید کلی) به کارمندانتان ندهید، به خصوص کارمندان خوب، آنها را از دست خواهید داد. کارمندان خوب فشار کاری بیشتری را تحمل می کنند در نتیجه کارشان باید هدفمند باشد. وقتی هدف آنها مشخص نباشد دلسرد می شوند.
  7. آنها اجازه نمی دهند افراد علایقشان را دنبال کنند: گوگل کارمندانش را مجبور می کند حداقل بیست درصد از زمانشان را صرف کارهایی کنند که “فکر می کنند” در پیشرفت گوگل موثر است. این کارهای داوطلبانه نه تنها تاثیر بسزایی در بسیاری از پروژه های گوگل دارد بلکه موجب دلگرم شدن کارمندان گوگل هم می شود. کارمندان با استعداد به کارشان علاقه مند هستند. فراهم آوردن فرصت هایی که به آنها امکان می دهد علایقشان را دنبال کنند باعث افزایش کارایی و رضایت شغلی آنها می شود.
  8. کارکردن با آنها لذت بخش نیست: اگر مردم از کارشان لذت نبرند، یعنی مدیریت به درستی انجام نمی شود. اگر افراد از کار لذت نبرند تمام توان خود را صرف انجام کار نمی کنند و نسبت به کار دلسرد می شوند. برای مثال گوگل تمام تلاش خود را برای لذت بخش کردن کار انجام می دهد از کلاس های بدنسازی گرفته تا غذای رایگان. ساده است، اگر کار لذت بخش باشد شما ساعات بیشتری در محیط کار صرف می کنید و سالهای بیشتری را به کار می پردازید.

نتیجه گیری

به یاد داشته باشید مردم کارشان را رها نمی کنند بلکه مدیرشان را رها می کنند! می خواهید محیط کار بهتری را فراهم کنید؟ سعی کنید درباره EQ بیشتر بیاموزید.

 

برای آگاهی از پست های بعدی می توانید در کانال تلگرام وبلاگ عضو شوید.
برای عضویت در کانال وبلاگ اینجا کلیک کنید

 

جاه طلبی در محیط کار

Social Climbing

مدیریت تیم های IT امری است بسیار حساس که نیازمند دانش، تجربه و تخصص است. امروزه افراد بسیاری که دارای فاکتورهای لازم برای مدیریت نیستند و می خواهند از مزایای این سمت استفاده کنند؛ به جای کسب مهارت های لازم از روش های دیگری استفاده می کنند. در این مقاله به بررسی یکی از این روش ها می پردازم.

یکی از رفتارهای بسیار زننده و مخربی که در بسیاری از محیط های کاری IT مشاهده کرده و می کنم جاه طلبی (Social Climbing) است. عموما به همراه این جاه طلبی نوعی فرهنگ نوکیسه گی(Parvenu) ، عدم تخصص و تجربه، خود برتر بینی و تمایل به کسب سمت مدیریتی هم وجود دارد. در این پست به طور مختصر به بررسی این رفتار و راه های خنثی کردن اثر آن می پردازم.

اما جاه طلبی یعنی چه؟ در لغت نامه دهخدا در تعریف این واژه چنین آمده:

جاه طلب به شخصی اطلاق می شود که برای رسیدن به مقام به هر کار یاهر چیزی تن در دهد.

طبق تعریف فرد جاه طلب بیشتر قدرت مدار است یعنی سعی می کند با استفاده از هر روشی به مقصود خود برسد. این تکیه بر قدرت موجب می شود این فرد زحمات افراد دیگر  را بی ارزش نشان داده و کارهای خود را بزرگ نشان دهد. چنین فردی هیچ ترسی از نابود کردن زحمات سایرین ندارد. اگر به مقامی برسد با زیردستان خود رفتاری قلدرانه دارد و سعی می کند با ایجاد تفرقه به آنها مدیریت کند.

توجه داشته باشید که فرد جاه طلب انگیزه زیادی برای رسیدن به هدف خود دارد. این انگیزه در محیط های کاری عموما کسب سمت های بالاتر شغلی، یا به عبارت دیگر ره صد ساله را یک شبه پیمودن، و استفاده از مزایای آن است.

طی سالهای اخیر که در محیط های کاری IT متفاوتی حضور داشته ام چنین افرادی را به کرات دیده ام. عجیب ترین نکته در زمان مشاهده چنین رفتارهایی سکوت دیگران در مقابل این افراد است! این سکوت باعث پیشرفت این افراد می شود و حال آنکه پیشرفت چنین انسان هایی باعث هر چه بدتر شدن محیط کار می شود.

به نظر من استفاده از ترفندهای زیر می تواند در خنثی کردن اثر این رفتار موثر باشد:

  1. عدم استفاده از مدیرانی که به تازگی تازه فارغ التحصیل شده اند (به خصوص در رشته هایی مانند مهندسی صنایع). البته همیشه استثناء وجود دارد اما در کل بهتر است از افراد تازه کار در سمت های مدیریتی استفاده نشود.
  2. ایجاد شفافیت در محیط کار
  3. حفظ اتحاد میان کارکنان
  4.  گزارش چنین رفتارهایی بوسیله کارکنان به مدیریت سطح بالای مجموعه

یک جامعه، هر چند کوچک، نباید اتحاد خود را از دست بدهد. از دست رفتن اتحاد و همبستگی در یک جامعه تنها فرصتی است برای سودجویان. سودجویانی که هیچ اهمیتی به سایرین نمی دهند و همه را ابزاری برای رسیدن به منافع خود می بینند.