چون صید به دام تو به هر لحظه شکارم، ای طرفه نگارم
از دوری صیاد دگر تاب نیارم، رفتهاست قرارم
چون آهوی گمگشته به هر گوشه دوانم
تا دام در آغوش نگیرم نگرانم
از ناوک مژگان چو دو صد تیر پرانی، بر دل بنشانی
چون پرتو خورشید اگر رو بکشانی، وای از شب تارم
در بند و گرفتار بر آن سلسله مویم
از دیده ره کوی تو با اشک بشویم، با حال نزارم
برخیز که داد از من بیچاره ستانی
بنشین که شرر در دل تنگم بنشانی
تا آن لب شیرین به سخن باز گشایی،خوش جلوه نمایی
ای برده امان از دل عشاق کجایی، تا سجده گذارم
گر بوی تو را باد به منزل برساند، جانم برهاند
ور نه ز وجودم اثری هیچ نماند، جز گرد و غبارم
در این آشفته بازار گاها با حرف های عجیبی مواجه میشم. امروز اتفاق خیلی جالبی برام افتاد که احتمالا هر روز برای خیلی ها پیش میاد و اکثر افراد بی تفاوت از کنار اون رد میشن. امروز طی صحبتی که با مسئول امور انسانی (به این امور انسانی دقت کنید) شرکتی داشتم با درخواست غیر عادی در مورد مجموعه ای از مدارک مواجه شدم. برام خیلی عجیب بود که چرا باید چنین مدارکی رو ارائه بدم. جویای مسئله شدم و از مسئول مربوطه پرسیدم چرا باید چنین مدارکی رو ارائه بدم. مسئول مربوطه در عین بی مسئولیتی و به گونه ای طوطی وار بهم گفت که قانونه و چون همه این کار رو می کنند شما هم باید این کار رو انجام بدین! خلاصه اینکه پیگیر مسئله شدم و با مدیر عامل در این زمینه صحبت کردم و جالب تر اینکه خود مدیر عامل اطلاعی در مورد علت دریافت برخی از این مدارک نداشت!!!
واقعا ناراحت کنندست که مدیر یک سیستم از چگونگی کارکرد اون سیستم ناآگاهه و تنها منطقش برای قانع کردن سایرین جمله ایست مانند: “قانونه و همه این کار رو انجام می دهند”؛ غافل از اینکه بسیاری افراد (که تعدادشون در مقایسه با “همه” مدیر عزیز ما خیلی بیشتره) اعتقاد دارند که بابانوئل وجود داره و با این تفسیر ما هم باید تایید کنیم. این روزها آدم های عجیبی می بینم که واقعا نمی تونم بفهمم بر اساس چه قاعده و اصولی زندگی و کار می کنند. کسانی که از کلمه قانون برای رسیدن به منافع شخصی خودشون استفاده می کنند. کسانی که قانونشون سخت و استوار و بر مبنای عدالت و اصول نیست و بلعکس کاملا انعطاف پذیره و همه جا می توانند اون رو به نفع خودشون خم کنند. و چه بسیار افرادی که کورکورانه به درخواست های چنین افرادی تن می دهند و این “همه” مطیع این دست افراد رو میسازند که در نهایت به ضرر خودشون و جامعشون تموم میشه.
دستنوشته های غلامرضا صابری تبریزی درباره علم و گاهی مسائل حاشیه ای